|
باید از فقدان گل، خونجوش بود احمد عزیزی aviny.com
تو آمدی و زن به جمال خدا رسید انسان دردمند به درک دعا رسید تو آمدی و مهر و وفا آفریده شد تو آمدی و نوبت عشق و حیا رسید هاجر هر آن چه هروله کرد از پی تو کرد آخر به حاجت تو به سعی صفا رسید احمد (ص)اگر به عرش فرا رفت با تو رفت مولا اگر رسید به حق با شما رسید داغ پدر ،سکوت علی (ع)، غربت حسن (ع) شعری شد و به حنجره ی کربلا رسید در تل زینبیه غروبت طلوع کرد با داغ تو قیامت زینب (س) فرا رسید با محتشم به ساحل عمان رسید اشک داغ تو بود بار امانت به ما رسید تسبیح توست رشته ی تعقیب واجبات قد قامت الصلاتی و حی علی الصلات بی فاطمه (س) قیامت انسان نبود نیز عهد الست و معنی پیمان نبود نیز چونان تو زن ندید جهان تا که بود و هست چونان تو مرد در همه دوران نبود نیز مولا اگر نبود جهان جلوه ای نداشت "راز رشید" سوره ی قرآن نبود نیز گر زنده بود بعد تو پیغمبر خدا قبر تو مثل مهر تو پنهان نبود نیز زهرا (س) اگر نبود ، زمین بی بهار بود در آسمان شکوفه ی باران نبود نیز ای برق ذوالفقار علی (ع) – هیچ خطبه ای مانند خطبه های تو بران نبود نیز حیدر اگر نبود ومحمد (ص) اگر نبود وجد و وجود و جوشش وجدان نبود نیز ایمان نبود و عشق نبود و شرف نبود خورشید سر بریده ی صحرای طف نبود نام تو با علی (ع) و محمد (ص) قرینه است هر جا که عطر نام تو باشد مدینه است دستاس کیست چرخ جهان ؟ این غریب کیست این دست های کیست که لبریز پینه است؟ آیینه ای که عطر بهشت مدینه بود نامش هنوز شعله ی سینای سینه است ای وسعت بهشت ، جهان بی تو دوزخ است دنیا چقدر مزرعه ی کفر و کینه است این گونه گنج در صدف هر خزانه نیست گنجی ست در خزانه اگر این خزینه است دریا علی (ع) ست گوهر یکدانه اش تویی در موج حادثات - حسینت سفینه است با هر حماسه داغ پدر را سرشته ای هجده کتاب درد علی (ع) را نوشته ای
ای ناخدای کشتی درد - ای خدای درد تنها تویی که آمده ای پا به پای درد زین پیش درد و داغی اگر بود با تو بود درد آشنای داغی و داغ آشنای درد زان شب که غرق خطبه ی چشم تو شد علی (ع) مانند رعد می شکند با صدای درد شعر تو را چگونه بخوانم که نشکنم؟ آخر بگو که قصه کنم از کجای درد ؟ ای قطعه ی بهشت ، غزلگریه ی زمین با چشم خود سرود تو را های های درد مگذار مردگان شب عافیت شویم ما را ببر به آینه ی کربلای درد تو آبروی داغی و تو آبروی اشک تو ابتدای دردی و تو انتهای درد یوسف اگر برای پدر درد آفرید زهرا (س) شکست و درد پدر را به جان خرید ای سرپناه عارف و عامی نگاه تو آتش گرفت خیمه ی گردون ز آه تو آیا چه بود قسمت تو غیر درد و درد آیا چه بود غیر محبت گناه تو ساقی علی (ع) ست - کوثر جوشان حق تویی ما تشنه ایم تشنه ی لطف نگاه تو در چشم من تمام زمین سنگ قبر توست گردون کجا و مرقد بی بارگاه تو در کربلای چند شهید غمت شدیم سربندهای فاطمه(س) بود و سپاه تو از خانه ی تو می گذرد راه مستقیم را هی نمانده است به حق - غیر راه تو دنیا اگرغدیر تو را خم نکرده است روح مدینه رد تو را گم نکرده است
منبع سایت شهید آوینی
سروده علیرضا قزوه وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای خوش به حال لب اصغر! که تو سقا شده ای آب از هیبت عباسی تو می لرزد بی عصا آمده ای ، حضرت موسی شده ای به سجود آمده ای یا که عمودت زده اند؟ یا خجالت زده ای ؟ وه! که چه زیبا شده ای "یا اخا" گفتی و ناگه کمرم درد گرفت کمر خم شده را ، غرق تماشا شده ای؟
سعی بسیار مکن تا که زجا برخیزی اندکی فکر خودت باش ، ببین تا شده ای مانده ام با تن پاشیده ات آخر چه کنم ای علم دار حرم ! مثل معما شده ای مادرت آمده یا مادر من آمده است؟ با چنین حال ، به پای چه کسی پا شده ای؟ تو و آن قد رشیدی که پر از طوبی بود در شگفتم که در این قبر ، چرا جا شده ای بسم الله الرحمن الرحیم.این نامه به حسین بن علی از سلیمان بن صرد ،مسیب بن نجبه،رفاعه بن شداد،حبیب بن مظاهر و جمعی از پیروان مؤمن و مسلمان کوفی اوست.اکنون ما مردم عراق رهبری نداریم.بسوی ما رهسپار شو ، امید است خدا بوسیله تو ما را به خدا فراهم آورد. امام علیه السلام در پاسخ نامه ای بدین مضمون نوشتند:بسم الله الرحمن الرحیم.از حسین بن علی به اشراف مسلمانان و مؤمنان .نامه های شما را آوردند،از مطالب آن آگاهی یافتم.اکنون برادر و پسرعمو و مورد وثوق خاندانم(مسلم بن عقیل) به سوی شما می فرستم و ار او خواسته ام تا احوال شما را برایم بنویسد.اگر نوشت که بزرگان شما بر آنچه فرستادگان شما می گویند همداستانند بزودی نزد شما خواهم آمد. .سپس نامه را به مسلم داد و فرمود چون به آنجا رسیدی نزد موثق ترین مردم جای گزین و آنان را به پیروی من فراخوان.پس اگر آنان را در بیعت با من استوار دیدی به من گزارش کن. منبع : کتاب فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام اگر هدف از بعثت پیامبران اصلاح جامعه انسانى است , پس چرا این هدف عملى نشده و صفحات تاریخ بشر پر از جرائم است؟ ما هم قبول داریم که برخى از انسانها- اگر بتوانیم نام انسان را بر آنهابگذاریم- جنایاتى انجام داده اند که چهره تاریخ را سیاه و ظلمانى کرده است. اما، مهم این است که اگر تعلیمات انبیاء نبود، چه مى شد؟ و جوامع انسانى چه شکلى داشت؟ به تعبیر دیگر، براى ارزیابى خدمات پیامبران، باید وضع کنونى رابا وضعى که در صورت عدم بعثت آنها بود وجود مى آمد، مقایسه کنیم. بدون تردید، این کار، اگر چه محال نیست، ولى مشکل است. ما راههائى براى بررسى این موضوع در تاریخ گذشته و معاصر در اختیار داریم. مثلا مى توانیم از مقایسه وضع عرب درعصر جاهلیت- که فروغ تعلیمات انبیاء در آن خاموش شده بود- با وضعى که پس ازقیام پیغمبر اسلام (ص) به وجود آمد بسنجیم، و در نتیجه، اثر سازنده و وسیع قیام پیامبر راستین را به خوبى ارزیابى کنیم. آیا جهل و مظاهر مختلف آن مانند بت پرستى، خرافات، پراکندگى و تفرقه، فقر و فساد، با قیام پیامبر اسلام از محیط جزیره العرب و تا آنجا که شعاع اسلام نفوذ کرد بر چیده نشد، و علم، تمدن، توحید، اتحاد، و حرکت اقتصادى و اخلاقى جاى آن را نگرفت؟ آیا به دنبال این قیام، تمدن شکوفاى اسلامى و جنبش علمى وفرهنگى در بخش عظیمى از جهان پیدا نشد؟ تمدن و حرکتى که تمام مورخان منصف غربى به آن اعتراف کرده و آن را ریشه حرکت علمى غرب (رنسانس) شمرده اند، آیا منشاءدیگرى جز ظهور اسلام دارد؟ شک نیست که با قیام پیامبر اسلام (ص) مفاسد به کلى ریشه کن نشد، ولى مهم آن است که قبل و بعد از قیام را مورد مطالعه قرار دهیم و تفاوتها را بنگریم. و اما در تاریخ معاصر و در همین دوران که ما زندگى مى کنیم، نیز مى توانیم بررسى جالبى در این زمینه انجام دهیم، زیرا با اینکه در عصر ما علم و دانش فنى وپزشکى جهش برق آسائى کرده، و سطح درک و آگاهى انسانها در این زمینه ها بالارفته، اما این پیشرفتهاى چشمگیر، هرگز از جنایات بشر نکاسته، بلکه ابعاد آن را وسیعتر از گذشته ساخته است. قساوت و سنگدلى، کشتار افراد بیدفاع و کودکان بیگناه با سلاحهاى مخرب و بافجیعترین شکل به خاطر توسعه طلبى و یا انگیزه هاى مشابه آن، کمک به گسترش فقردر جهان از طریق مکیدن آخرین رمق ملتهاى گرسنه و غارت کردن منافع حیاتى جهان سوم، توسعه مواد مخدر و مرگ زا در شکل یک تجارت پر سود جهانى، صادرات فحشاء وانحرافات جنسى در اشکال گوناگون به عنوان یک منبع پر درآمد مادى و امثال آن، همه مظاهر ننگینى هستند از جوامع مادى که از تعلیمات پیامبران فاصله گرفته اند. و هر قدر این فاصله بیشتر مى شود، آن فجایع نیز دردناکتر مى گردد. بدون شک افراد و جامعه هائى که به تعلیمات پیامبران نزدیکترند، از این فجایع، به همان نسبت دورترند. و آنها که دورترند، به همان نسبت نزدیکترند. این موضوع نشان مى دهد که اگر عواطفى در میان انسانها وجود دارد و ارزشهاى اخلاقى- همانند گذشت، نوعدوستى، عدالت، امانت، درستکارى، محبت، رحم، جوانمردى و فداکارى در راه اهداف مقدس- دیده مى شود، نتیجه تعلیمات پیامبران در طى هزاران سال است. نهال این مفاهیم با تعلیمات آنها آبیارى شده، و اگر آنها نبودند، از این حقایق نیز خبرى نبود، و جهان چهره اى دیگر- به مراتب زشت تراز امروز- داشت. حتى آب و رنگى از اخلاق و حقوق بشر که در گوشه و کنار جوامع مادى دیده مى شود، در واقع از آثار همان تعلیمات است، هر چند به ظاهر با آنها پیوندى ندارند. به دلیل اینکه هیچگونه انگیزه مادى براى بسیارى از این ارزشها وجود ندارد، و به همین جهت نمى تواند محصول یک محیط مادى باشد. نقش پیامبران در برانداختن بت پرستى که همانند یک مرض مزمن به جان انسانها افتاده بود، قابل انکار نیست. اگر آنها نبودند، جامعه اى بر اساس توحید وجود نداشت. تاریخ به ما نشان مى دهد که هر وقت جامعه ها از تعلیمات انبیاء دورمى شدند، جوانه هاى شرک به سرعت پرورش مى یافت. کوتاه سخن اینکه گرچه دنیا نتوانسته- یا نخواسته- با الهام از تعلیمات این مردان بزرگ، مدینه فاضله اى بى ظلم و فساد و بدور از نابسامانیها بسازد، ولى به مقدار قابل ملاحظه اى از انحرافات و مفاسد و ناهنجاریها کاسته شده است. پرسشها و پاسخها، سبحانى- جعفر به نقل از سایت تبیان به نام خدا
یا بقیه الله تسلیت باز دست استعمارگران از آستین عده ای متحجر و سلفی درآمد و با ویران کردن بخشی از حرمین سامرا میخواست که نقشه تفرقه افکنانه خود را به اجرا بگذارد. این واقعه دردناک را به امام زمان . علما و مسلمانان تسلیت میگوییم. به نام خدا
یا بقیه الله تسلیت باز دست استعمارگران از آستین عده ای متحجر و سلفی درآمد و با ویران کردن بخشی از حرمین سامرا میخواست که نقشه تفرقه افکنانه خود را به اجرا بگذارد. این واقعه دردناک را به امام زمان . علما و مسلمانان تسلیت میگوییم. |