امام و مسئله فلسطین
+ نویسنده alisadeghi در شنبه 89/6/13 |
نظرات ()
امام و مسئله فلسطین
درواقع
اندیشه مبارزه با صهیونیزم و علی الخصوص اسرائیل غاصب یکی از پایه های
اساس اندیشه های حضرت امام (ره)بود ،در این بین نقش مرحوم آیت الله کاشانی
بسیار کلیدی است لازم است بدانید اولین سخنرانی بر ضد صهیونیزم و اسرائیل
در ایران در سال 1327توسط ایشان انجام گرفت و نیز ایشان توانستد اولین
تظاهرات مردمی بر ضد اسرائیل را در ایران در همان سال سازماندهی کنند،امام
با اثر پذیرفتن از دیدگاههای ایشان وبا احساس مسئولیتی که در قبال جهان
اسلام داشتند پا جای پای آیت الله کاشانی گذاشته و درواقع می توان امام را
پرچمدار مبارزه با صهیونیزم در ایران پس از رحلت آیت الله کاشانی دانست
اما اولین موضع رسمی امام در قبال اسرائیل مقارن با آغاز مبارزات سیاسی وی
با رژیم پهلوی در ارتباط با عدم هم سویی این رژیم با تحریم نفتی اسرائیل و
قطع روابط دیپلماتیک همگام با کشورهایاسلامی و عربی بود که این امر به
اواسط سال 1341برمی گردد.امام در مصاحبه ای در این باره چنین فرمودند:(یکی
از جهاتی که مارا در مقابل شاه قرار داده است،کمک او به اسرائیل است.من
همیشه در مطالبم گفته ام که شاه از همان اول که اسرائیل به وجود آمد ،با
او همکاری کرده،و وقتی که جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسیده
بود ،شاه ،همچنین نفت مسلمین را غصب کرده،به اسرائیل می داد و این امر خود
از عوامل مخالفت من با شاه بوده است.)1 در واقع باید اذعان داشت امام در
بعد داخلی مبارزه با استبداد پهلوی را سرلوحه خویش قرار داده بودند و در
بعد خارجی دغدغه فلسطین و آرمان فلسطین اولوین اول سیاست خارجی امام را
شکل می داد.ایشان بارها می فرمودند(من طرفداری از طرح استقلال و شناسائی
اورابرای مسلمانان یک فاجعه و برای دولتهای اسلامی یک انفجار می دانم و
مخالفت با آنرا یک فریضه بزرگ اسلام می شمارم و به خداوند بزرگ از این
نقشه ها که به دست مسلمان نماها برای اسلام کشیده می شود پناه می برم)2یا
خود در باره سابقه مبارزه با اسرائیل در سال 1361 می فرمایند: )بیشتر از
بیست سال است که صحبتهای ما همیشه راجع به این بود که اسرائیل نباید که یک
کشور مستقلی باشد و باید این ظالم رااز این دنیا برداشت،خطر دارد ،خطرناک
است.)3 آری ایشان مبارزه با اسرائیل را وظیفه ای شرعی می دانستند و اساس
آنرا بر قاعده نفی سبیل بنا کرده بودند و همواره صرف مقداری از زکاه و سهم
امام را برای اختصاص به مبارزان فلسطینی را جایز می دانستند و با تمام
وجود از آرمان فلسطین دفاع می کردند.امام برای مبارزه با اسرائیل از همه ی
ظرفیتهای موجود بهره می بردند و نه تنها در این رابطه به ملتها آگاهی می
دادند بلکه با دولتها هم با زبان اغنا و هم تهدید سخن می گفتند در جایی از
زبان نصیحت اشتفاده می کردندو می گفتند:( من به سران فلسطینی نصیحت می کنم
که دست از رفت و آمدهای خودشان برداشته و با اتکا به خداوند متعال ،مردم
فلسطین و اسلحه خویش تا حد مرگ با اسرائیل بستیزند،چراکه این رفت و آمدها
موجب می شود که ملتهای مبارز از شما دلسرد شوند .شما اطمینان داشته باشید
که نه شرق به درد شما می خورد و نه غرب .با ایمان برخدا و تکیه برسلاح با
اسرائیل بجنگید)4 وآنجا که از شدت گرفتن برخی دول اسلامی با اسرائیل نگران
می شدند از زبان تهدید علیه آنها استفاده می کردند که شاهد این مثال تهدید
کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است.در واقع می توان دیدگاه امام را در
باره صهیونیزم و اسرائیل به اختصار بدینگونه بیان داشت،از نظر ایشان
اسرائیل مثل غده ی سرطانی می ماند که اگر آنرا ریشه کن نکنیم باعث مرگ
آرام و خاموش جهان اسلام می گردد ،هرگونه رابطه با آن حرام است،اندیشه
صهیونیزم نژادپرستانه و ضد اسلام و انسان است،اسرائیل نوک پیکان مبارزه
غرب با اسلام است،این جنگ نبرد بین اعراب و اسرائیل نیست بلکه نبرد بین
اسلام و صهیونیزم و غرب است،اسرائیل از طریق توسل به ابرقدرتها روی پای
خود ایستاده اما باید با اتکا به خداوند و نیروی خود آنرا شکست
دهیم،صهیونیزم از طریق ایجاد شبکه های مخفی و فرقه سازی درجهان اسلام
مشغول غارت و چپاول ثروتهای منطقه است هم ثروتهای مادی و هم معنوی،تنها
راه شکست آن بازگشت به خویشتن و هویت اصیل اسلامی است،به رسمیت شناختن اصل
جهاد قبل از تاسیس حکومت اسلامی که برخلاف اندیشه سنتی اخوان المسلمین
بود،تعلق داشتن بیت المقدس به مسلمانان و ضرورت محو نمودن اسرائیل از صحنه
روزگار وتاکید براین نکته که حساب یهود از صهیونیزم جداست ...